مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی

سخنان آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی

مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی

سخنان آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی

مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی یکی از بزرگترین مرجع جهان تشیع میباشد

که خیلی از بزرگان و مراجع تقلید از شاگردانش بودن مانند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی

۱۲۵۵ تولد در مشهد

۱۲۷۷ تحصیل علوم عقلی

۱۲۸۰ هجرت به نجف

۱۳۲۹ درگذشت در نجف

بهای دانلود یا استفاده از وبلاگ سه صلوات هدیه به امام زمان عج میباشد

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

یا علی مدد بر عمر لعنت

بایگانی

خلاصهء فرمایشات آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی در گفتگو با میرزای نائینی:


 * آخوند حکومت فرا دینی را به مصلحت می داند، چون موجب می شود مردم و دولت ها بر سر دین و مذهب خود با هم نجنگند.


*از بین نظریات مشهور اینجا آخوند نظرات فقیه را پیشنهاد می دهد نه ولایت و حکومت فقیه.


*اشاره به برخی ذاتیات عالم سیاست: یکی  فساد و دومی عدم دوام قدرت ها که هر دو به روحانیت و دین ضربه میزند.


*اشاره به تخصص گرایی و عدم کفایت فقه برای اداره جامعه.


*نقد این دیدگاه که: حاکم شدن دین مساوی است با حکومت روحانیون، و اشاره به این نکته که در حکومت دینی دین وسیله حفظ قدرت میشود نه قدرت وسیله حفظ دین.


*آخوند وعده برپایی حوکت حقه را وعده ای دروغ میداند که نتیجه چنین وعده ای در دراز مدت بد بین شدن مردم به دین است.


*ایشان وظیفه اصلاح طلبان را صرفا کم کردن دایرهء ظلم میداند.


*اشاره به اینکه حکومت موجب اختلاف بین روحانیون بر سر قدرت میشود. و بکلی اعتبار و اعتماد مردم از دین سلب میشود.


* ما مدیران مناسب نداریم لذا در اداره حکومت به مشکل بر می خوریم نتیجتا مردم همه مشکلات را از دین می بیند.


* اشتغال به مسئولیت های سیاسی، روحانیت را از وظیفهء اصلیشان که فعالیت علمی است، باز می دارد. و این رکود علمی بالاترین ضربه به اسلام  است.


*هم اکنون دست آقازادگان روحانیون در جامعه برای هر کاری باز است که با حاکم شدن روحانیون این فساد و آلودگی بیشتر میشود.


 *اگر مردم احساس کنند ما برای قدرت کاری می کنیم حمایتشان از دین کم می شود.


* سیاست با دروغ(ولو مصلحتی) پیوند خورده، اگر روحانیون وارد حکومت شوند بین مردم به عنوان دروغگو شناخته میشوند،نتیجتا مردم دین را دروغ(ولو موجه و مصلحتی) میپندارند.


 *کار روحانیت شناخت حقایق و احکام الهی است، علاقه به قدرت و حکومت حجاب فهم میشود و موجب می شود حب و بغض ها را در اظهارات دخالت دهیم که موجب هلاکت می شود.


 *باید خیلی زود تر از اینها بساط حکومت مطلقه و استبداد را برمیچیدیم تا استبداد نتواند در هیچ لباسی خود را تحمیل کند.


* اگر از دوش دین بار سنگین توقعات و ادعا ها را برداریم و اداره جامعه را به دست خود مردم و عقلای جامعه بسپاریم، فساد به پائیین ترین سطح میرسد. و لااقل کسی کاستی ها را از دین نیمبیند و مردم خودشان را مسول میدانند.


 *حکومت، انعکاسی از شرایط جامعه است. راه اصلاح حکومت، اصلاح حاکم نیست، بلکه اصلاح مردم جامعه است. (رد نظریه حاکم حکیم افلاطون).


*تشکیل حکومت حقه، هدفی، دست نیافتنی و نا معقول است. و در نهایت موجب یاس از اصلاح امور میشود، لذا باید اصلاح پاره ای از امور را هدف قرار داد.


*اگر روحانیت و دین، حکومت را بدست بگیرد، بنام حفظ مصالح دین و حکومت جلوی اجتهاد آزاد را می گیرد درحالی که مهمترین عامل حیات شیعه اجتهاد آزاد اوست.


*اگر در جایگاه حاکم بنشینیم، دسترسی مردم به ما مشکل می شود، و پای واسطه ها به میان می آید. و موجب می شود درد مردم را خوب نفهمیم و لذا نتوانیم درمان کنیم. و برای مردم بی فایده خواهیم شد.


*اگر بخواهیم حکومت را بدست بگیریم، باید با رقبای خود که سالها از کمک آنها در مبارزه با استبداد بهره بردیم، مبارزه کنیم. که در این صورت حکومت مطلقه و استبداد در لباسی جدید باز میگردد. ضمن اینکه رقبای ما، ضعیف نیستند و معلوم نیست بر آنها پیروز شویم و اگر هم شدیم، آنقدر تلفاتمیدهیم که دیگر با افراد باقی مانده، نمیتوانیم حکومت را اداره کنیم. و چه بسا مبارزه با رقبا آنقدر طول بکشد، که به دشمن بیگانه فرصت ضربه زدن بدهد.


*مشاغل حکومتی، خواه ناخواه دلبستگی به دنبال دارد، که تبعات آن برای تقوی و عدالت فقها خطر دارد و به فقاهت و اجتهاد آنها ضربه وارد میکند.



نظرات  (۱)

سلام
به نظر بنده ساختگی بودن این متن روشن است. بنده کل متن را خوانده ام. استدلالهای آن آنقدر آبکی است که من بی سواد بهش ایراد گرفتم. چند اشکال وارد:
1.  اگر به علت ضرر زیاد نباید تشکیل حکومت داد، چرا پیامبر(ص) قیام به تشکیل حکومت کرد با اینکه می دانست خیلی ها کشته و شکنجه می شوند. او که اولی تر به جلوگیری از ظلم و جنگ و کشتار بود.
2. مقام علمی آخوند اینگونه ساده لوحانه سخن گفتن را برنمی تابد.
3. متن آنقدر دقیق به وقایع تاریخی و متون ادبی (شعر) شعر اشاره دارد که اگر درست باشد، باید گفت اگر آخوند اینقدر دقیق است، پس چرا دلایلش اینقدر ضعیف است.
5. متن به نظر می رسد توسط شخصی نوشته شده است که وقایع پس از انقلاب و جنگ را دیده وسپس از روی غرض و مرض آنها را به آخوند نسبت داده است.
6. ادبیات این متن با ادبیات آن زمان (مشروطه) خیلی فرق دارد. مثال:
 خراسانی در تقریظ خود ــ که در ابتدای رساله آمده است ــ می نویسد: «بسم الله الرحمن الرحیم. رساله ی شریفه ی «تنبیه الامة و تنزیه الملة» که از افاضات جناب مستطاب شریعت مدار، صفوة الفقهاء و المجتهدین، ثقة الاسلام و المسلمین، العالم العامل، آقا میرزا محمد حسین النائینی الغروی ــ دامت افاضاته ــ است، اجلّ از تمجید و سزاوار است که ــ إن شاء الله تعالی ــ به تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم آن، مأخوذ بودن اصول مشروطیت را از شریعت محقّه استفاده و حقیقت کلمه ی مبارکه ی «بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا» را به عین الیقین ادراک نمایند. ان شاء الله تعالی».

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی