مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی

سخنان آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی

مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی

سخنان آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی

مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی یکی از بزرگترین مرجع جهان تشیع میباشد

که خیلی از بزرگان و مراجع تقلید از شاگردانش بودن مانند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی

۱۲۵۵ تولد در مشهد

۱۲۷۷ تحصیل علوم عقلی

۱۲۸۰ هجرت به نجف

۱۳۲۹ درگذشت در نجف

بهای دانلود یا استفاده از وبلاگ سه صلوات هدیه به امام زمان عج میباشد

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

یا علی مدد بر عمر لعنت

بایگانی
دانلود رایگان مشروح سخنان آخوند خراسانی در مورد پیرامون تشکیل حکومت اسلامی

مرحوم اخوند مخالف با تشکیل حکومت اسلامی توسط غیر معصوم بوده
حتی مرجع تقلید بزرگی مثل خودش به صراحت میگوید نمیتوانم این ادعا را بکنم و اجرایش کنم
و برای حرفاش 21 دلیل محکم اسلامی میاره که تشکیل حکومت اسلامی فقط توسط امام زمان عج امکان دارد و بجز ایشان هرکی این ادعا کند و به نام دین حکومت کند نه تنها عدالت اجرا نمیکند بلکه به اصل دین ضربه میزند.. 


خلاصه دانلود کنید و از سخنان خودش بهتر متوجه بشید


برای دانود کامل کتاب pdf به گزینه دریافت در پایین کلیک کنید

دریافت
عنوان: آخوند خراسانی و ولایت فقیه
حجم: 5.51 مگابایت
توضیحات: دانلود مشروح سخنان آخوند خراسانی با میرزا نائینی در مورد تشکیل حکومت اسلامی


و اینم لینک غیر مستقیم




بهای دانلود سه صلوات هدیه به امام زمان عج میباشد
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم  یا علی مدد بر عمر لعنت




نظرات  (۱۳)

بنام خدا ممنون
سلام ممنون 
با سلام

نقدنامه منسوب به آخوند خراسانی در ردّ ولایت فقیه

نقد نامه منسوب به آخوند خراسانی در رد ولایت فقیه
http://ijtihad.ir/velayat-faqih.aspx



نقدنامه منسوب به آخوند خراسانی در ردّ ولایت فقیه
وقتی داشتم تیتر مقاله رو توی کامنت کپی می‌کردم، به اشتباه چند بار کپی شده است.
با توجه به استدلالات و براهین مرحوم آخوند خراسانی که در جواب آیت الله نائینی تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت را غیر شرعی میداند آیا کتاب یا استلالی در نقد رای ایشان وجود دارد که به آن مراجعه کنم؟
پاسخ: 
گزارش اکبر ثبوت، از اندیشۀ آخوند خراسانی، یکی از مستنداتی است که مخالفان نظریۀ ولایت فقیه در توجیه مدعای خود به آن چنگ می‌زنند و آن را نشانه‌ای بر مخالفت آخوند با حاکمیت ولایت فقها می‌دانند بعضی از نویسندگان، بر‌اساس اسناد و گزارش‌هایی، ادعا کرده‌اند که آخوند خراسانی، منکر حاکمیت سیاسی فقیهان بود و مشروعیت حکومت و امور حسبیه را در عصر غیبت از آن مردم می‌دانست، اما دلایل یاد‌شده، دارای ایرادات سندی و دلالی است و نمی‌تواند ادعای مورد نظر را ثابت کند.
ما به پنج دلیل نمی‌توانیم به گزارش اکبر ثبوت اعتماد و اطمینان کنیم:
۱. ناسازگاری «گذشت زمان طولانی» و «دقیق بودن گزارش.»
اکبر ثبوت، مطالب یاد شده را که ضمن گزارش بسیار مفصلی و همراه جزئیات بسیار (روایات، اشعار، ضرب‌المثل‌ها، اسامی، رویدادهای تاریخی و …) است، در دهه ۱۳۴۰، از شیخ آقابزرگ شنیده و نوشته است. براساس اعتراف خود ایشان، «در یورش‌های مکرر ساواک»‌ در سال‌های۱۳۵۱ ـ ۱۳۵۲، ‌بسیاری از نوشته‌ها و آنچه از بزرگان به یادگار داشت، از دست رفت و ایشان نیز به دلیل «عمق فاجعه» و «کثرت گرفتاری» و «عدم فرصت» به «تحریر مجدد آنها نپرداخت»، تا آنکه در سال ۱۳۵۹، ضمن مباحثات با برخی افراد، ایشان را‌ «به یاد آنچه از شیخ آقابزرگ شنیده بود»‌ انداخت و موجب شد «با کمک یادداشت‌های غارت ‌نشده و آنچه از شنیده‌ها به یاد داشت»، مقالة مفصلی در چند قسمت بنویسد. این مقاله به چاپ نرسید و «نسخه پاکنویس‌شده ‌آن، این قدر دست به دست گشت تا گم و گور شد». دوباره ــ پس از حدود ۲۲ سال ــ در سال ۱۳۸۱، در گفت‌وگو با بعضی از افراد، سخن به آخوند خراسانی و مشروطیت کشیده شد. این مسئله در ادامه سبب شد مقداری از پیش‌نویس مقاله‌ای که در سال ۱۳۵۹، نوشته بود، پیدا شود. «این گونه، طرح اولیه کتاب دیدگاه‌های سیاسی ـ اجتماعی آخوند خراسانی و شاگردانش فراهم آمد» که مطالب و گزارش‌های ذکر‌شده،‌ بخشی از مطالب آن نوشتار تفصیلی است.
پرسش این است که چه‌ میزان می‌توان به چنین گزارش تفصیلی که تمامی آن جنبة نقلی و تاریخی دارد و آیات، روایات، اشعار و ضرب‌المثل‌های بسیاری در آن ذکر گردیده و از سوی دیگر بسیاری از آن از بین رفته و دوباره بازسازی شده است، اعتماد کرد؟ با توجه به آنکه ثبوت، بر این نکته تأکید می‌کند که «هیچ نکته‌ای و حتی هیچ مستندی اعم از آیه و روایت و شعر و ضرب‌المثل و … بر محتوای آنچه از شیخ آقا‌بزرگ (و بزرگان دیگری که نام برده‌ام) شنیدم، نیفزودم».
به سخن دیگر لازمه پذیرش گزارش ثبوت آن است که اولاً بپذیریم شیخ آقابزرگ حافظة خارق‌العاده‌ای داشته که پس از گذشت بیش از پنجاه سال (حدود ۱۲۸۶ تا حدود۱۳۴۰)، مطالب و گفته‌های تفصیلی آخوند در جلسات گوناگون را همراه جزئیات ــ حتی ضرب‌المثل‌ها، اشعار، اسامی افراد و اماکن و نقل‌های موردی تاریخی که در بیانات آخوند مطرح شده ــ همچون یک ضبط صوت در خاطر سپرده و بدون استناد به یاداشت و صرفاً به کمک حافظه، برای آقای ثبوت نقل کرده است؛ ثانیاً آقای ثبوت نیز چنین حافظه محیِّر‌العقولی دارد که پس از گذشت حدود چهار دهه و با وجود از بین رفتن بسیاری از نوشته‌های نقل‌شده، باز هم با جزئیات تمام، آن مطالب را در خاطر نگه داشته است!
۲. ناسازگاری مطالب با روزگار آخوند
چنان‌که آقای ثبوت از قول برخی افرادی که مطالب و گزار‌ش‌های ایشان را خوانده‌اند، نوشته است: «این حرف‌ها به آخوند و به روزگار او نمی‌‌خورد و متعلق به روزگار ماست». در واقع مطالب یاد‌شده را کسانی می‌توانند مطرح کنند که انقلاب اسلامی، دوره جمهوری اسلامی و حاکمیت سیاسی فقها را درک کرده و با برخی نواقص و اشکالات این نظام روبه‌رو شده باشند.
به ظاهر به دلیل همین اشکال بوده است که ثبوت، گفت‌و‌گوی نائینی با آخوند و اشکالات متعدد آخوند بر عملی شدن ولایت فقیه را در نوشته‌ای که برای انتشار داده، ذکر نکرده است. محسن دریابیگی، که با ثبوت مصاحبه نموده و نوشته ایشان را پس از مطالب مصاحبه ذکر کرده، در پاورقی نوشته است: «ثبوت در اصل نوشته خود، دیدگاه مرحوم آخوند را درباره شرایطی که با توجه به آن باید حکومت برپا کرد، به همراه شواهد تاریخی و … آورده، اما به درج آن در این مجموعه راضی نشدند و به حذف آن دستور دادند؛ زیرا از منظر ایشان مطالب باید پخته‌تر می‌شد تا تصور نشود این مطالب از خود نگارنده است».
روشن نیست منظور از پخته‌تر شدن یعنی چه؟ اگر گزارش، تاریخی است و ایشان مطالب را از شیخ آقا‌بزرگ نقل می‌کند، «پخته‌تر»‌ شدن چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ مگر قرار بود که تحلیل‌ها و دیدگاه‌های خود ایشان ذکر شود که به «پخته‌تر» شدن نیاز داشته است؟! خوب است اکبر ثبوت توضیح دهند «پخته‌تر شدن» مطالب در اینجا چه معنایی جز «جعل و دست‌کاری» مطالب، جهت باورپذیرتر شدن نزد خوانندگان، می‌تواند داشته باشد؟
۳. ابهام در گزارش‌‌
مطالب آقای ثبوت درباره کیفیت دریافت مطالب توسط شیخ آقابزرگ تهرانی ابهام دارد؛ اینکه آیا شیخ آقا‌بزرگ خود در جلسه حضور داشته یا با واسطه آن را شنیده است؟ یک جلسه بوده است یا جلسات متعدد؟ جلسه یا جلسات یادشده میان خواص بوده (مثلاً مجلس فتوای آخوند) یا جلسة عمومی بوده است؟
از مطالب جزوه تکثیری برداشت می‌شود که اولاً شیخ آقابزرگ در مجلس فتوای آخوند خراسانی بوده و پیشنهاد نائینی نیز در چنین مجلسی مطرح شده است؛ ثانیاً مطالب آخوند در جلسات متعدد مطرح شده است نه در یک جلسه؛ ثالثاً شیخ آقابزرگ نیز در این جلسات حضور داشته است. این در حالی است که در میان اعضای مجلس فتوای آخوند، نام آقابزرگ ذکر نشده است، و اساساً آقابزرگ در آن زمان، دارای چنین موقعیتی نبوده است؛ گرچه ایشان از شاگردان آخوند و ظاهراً از مشروطه‌خواهان بود.
ابهام دیگر در انتقادات منتسب به آخوند در پاسخ به پیشنهاد میرزای نائینی نهفته است: در گزارش منبع اول (مقالة تاج‌زاده) شش نقد، در نقل منبع دوم (مقالة کدیور) حدود ده نقد، و در منبع چهارم ۲۱ نقد ذکر شده است. چگونه می‌توان این تفاوت را روشن کرد؟!
۴. سطحی بودن استدلال‌ها و ناسازگاری آن با مقام علمی آخوند
بسیاری از استدلال‌ها و نقدهای مطرح‌شده، سست، سطحی و عوامانه است و بسیار بعید می‌نماید که آخوند خراسانی برای اثبات نظر خود، به چنین استدلال‌های کم‌مایه‌ای تمسک کرده باشد. به سخن دیگر، فردی که کتاب دقیقی چون «کفایة‌الاصول» را نگاشته است، نمی‌تواند استدلال‌هایی چنین سطحی را مطرح کرده باشد؛ برای نمونه، لازمه بعضی از استدلال‌ها آن است که اساساً هیچ حکومت دینی حتی در زمان ائمه معصومین‌(ع) و پیامبر‌(ص) نباید تشکیل شود؛ زیرا تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلامی موجب می‌شود اولاً حکومت‌های دیگر غیرحقّه نیز بخواهند بر مسلمانان و شیعیان فشار وارد آورند و ثانیاً موجب تأسیس حکومت دینی از سوی آنها و شدت گرفتن تعصبات مذهبی می‌شود! در بعضی از استدلال‌ها نیز ــ برخلاف منطق مسلم اسلام و ائمه معصومین و نیز حاکمیت عملی پیامبر‌(ص) و امام علی‌(ع) ــ آشکارا، حکومت و سیاست مساوی با فریب‌کاری و دروغ و استفاده از روش‌های نادرست معرفی شده است! همچنین استدلال شده است که چون مشاغل حکومتی، زمینه دلبستگی‌های دنیوی و مادی را فراهم می‌کند، فقیه نباید به دنبال حکومت باشد؛ غافل از آنکه چنین تفکری، متأثر از اندیشه‌های انحرافی تصوف و رهبانیت است و تکامل انسان در گرو مبارزه با همین دلبستگی‌هاست.
۵. متناسب نبودن زمان مشروطه با پیشنهاد حاکمیت سیاسی فقها
با آنکه به لحاظ نظری، مسئله ولایت و حاکمیت سیاسی فقیه، نزد فقها اصلی پذیرفته‌شده بود، در عصر مشروطه، مسئله حاکمیت سیاسی فقیه، موضوع محوری و محل نزاع نبوده است و (به دلیل تصور امکان عملی نشدن آن در شرایط آن روز)، هیچ گروهی این موضوع را الگویی اجرا شدنی و عملی نمی‌دانست. مقصود جریان مشروعه‌خواه نیز از عنوان «مشروعه‌خواهی»، مسلماً حاکمیت سیاسی فقیه نبود، بلکه مرادشان تأکید بر شریعت، حاکمیت فقه شیعه در نظام مشروطه، نظارت علما بر قوانین اساسی و مجلس شورا، جلوگیری از مفاسد دینی و اخلاقی (در روزنامه‌ها و سخنرانی‌ها) و… بود. در این زمینه، لوایح متحصنین عبدالعظیم (انتشاریافته تحت مدیریت و نظارت شیخ فضل‌الله نوری)، به اندازه کافی گویاست.(1)
به عبارت دیگر آنها خواستار آن بودند که رویکرد نظام مشروطه، دینی و اسلامی باشد نه غربی و مغایر با دین و شریعت. در مطالب منتشره مشروعه‌خواهان، مطلبی دالّ بر آنکه آنها خواستار حاکمیت عملی فقها باشند، نمی‌بینیم؛ البته برخی سخنان و نوشته‌ها از آنان وجود دارد که به لحاظ نظری بر ولایت عامه فقها تأکید می‌کند، اما این مطالب در قالب اشکال بر نظام مشروطه غربی مطرح می‌شد که پایه مشروعیت خود را بر خواست مردم قرار می‌داد، نه آنکه در مقام عمل در پی حاکمیت فقها باشند (تا به دنبال آن به آخوند و برخی از علمای دیگر نسبت داده شود که آنها مفاسد عملی بر این خواسته مشروعه‌خواهان مترتب دانستند و با آن مخالفت نمودند.)
جالب است که ثبوت خود ــ به مناسبت بیان انگیزه تحقیق درباره دیدگاه‌های مربوط به انقلاب اسلامی ــ ‌ گفته است: علمای مخالف مشروطه، «به جای آنکه در فکر تأسیس حکومت اسلامی به رهبری روحانیان باشند، راه چاره را همکاری با نظام سلطنتی و حمایت از آن در مقابل مشروطه‌خواهان دانستند».
بر گرفته از حاکمیت سیاسی فقیهان از دیدگاه آخوند خراسانی، علیرضا جوادزاده،ناشر،موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). و مجله (نشریه) حکومت اسلامی شماره تابستان 1389 - شماره 56
پی‌نوشت‌:
1. رک: محمد ترکمان، رسائل، اعلامیه‌ها، مکتوبات، … و روزنامة شیخ شهید فضل‌الله نوری، ج ۱، تهران: مؤسّسه فرهنگی رسا، ۱۳۶۲،‌ ص ۲۳۱ـ۳۶۲.
اینو هر طلبه ای که کفایه خونده میفهمه مال آخوند نیست چسبوندن
سلام و خدا قوت
نویسنده  عزیز شما که داری مطلبی در سایت درج می کنی و به اصلاح مسلمان هستی چرا ته حرف هات به مقدسات دیگران جسارت می کنی ؟
مگه در اسلام نیست که هیچ مومنی حق نداره به دیگری توهین کنه
هیچ مومنی به مقدسات دیگران توهین کنه
اون حرف آخر صلوات عظیم الشان چی نوشتی برادر ( لعنت بر فلانی ... )
هرچند شما خوشت نیاد نباید چنین جسارتی کنی .. این تفرقه افکنی
...
ممنون از خواندن متن این حقیر
سلام برادران عزیز این که مشترک بین ماست همه ما مسلمان هستیم ولی برای شیعیان باب اجتهاد باز هست ونظر هر فقیه با دیگری تفاوت دارد به قول حضرت ایت الله العظمی حاج شیخ حسین وحید خراسانی(حفظه الله)هر فقیه اییه ویک فقهی پس نظرات متفاوته وبرای من وشما که اطلاعات دقیق پیرامون این مسائل نداریم دخالت نکنیم وفتوای الکی صادر نکنیم چون برای کسی که اهلیت فتوا دادن نداره فتوا دادن حرامه من وشما اهلیت که سهله سواد ش رو هم نداریم
سلام
فایل صوتی مناظره آقای پارسانیا با آقای ثبوت(نویسنده این کتاب) رو دارم، اگر خواستین در قسمت نظرات وبلاگ بفرمایید تا براتون ارسال کنم.
پیشنهاد میشه فصل آخر کتاب عبای وارونه رو هم راجع به نظرات موافق و مخالف ولایت فقیه بخونید. لینک دانلود: https://docdro.id/knu9afc
حق پناه هممون باشه انشاءلله
لینک رو اصلاح میکنم: http://docdro.id/knu9afc
خوانندگان گرامی
بسیار کند و کاو و پرس و جو نموده‌ام ولی بیشتر از یک چیز دستگیرم نشد همه و همه مخالفین و موافقین علما و فقها هیچکدام توانایی آوردن یک روایت مستند و صحیح از یک معصوم علیه السلام ندارند که بتوانند ولایت فقیه را ثابت کنند و همه و همه فقط نظرات خود و دیگران را که مطمئنا آری از خطا نیستند را به دیگران بیان میکنند.
به هر حال چه موافق باشیم و چه مخالف روشن این است که مقوله‌ی ولایت فقیه هیچ اصل روایتی ندارد و فقها هر کدام در زمان خود به بیان این مطلب چه موافق و چه مخالف پرداخته‌اند
و من الله التوفیق و عجل لولیک الفرج
این مطالب درست باشد یا غلط ئ جدای از اینکه چه کسی این مطالب را نوشته است می توانم بگویم که متاسفانه همه این مطالب در باره حکومت اسلامی ایران صدق می کند و مردم از دین زده شده اند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی